اگه دستم به جدایی برسه اونو از خاطرها خط میزنم
از دل تنگه تمومه آدما از شبو روز خدا خط میزنم
اگه دستم برسه به آسمون با ستارها قیامت میکنم
نمیذارم کسی عاشق نباشه ماهو بین همه قسمت میکنم
وقتی گاهی منو دل تنها میشیم حرفای نگفتنی را میشه دید
میشه تو سکوت بین ما دوتا خیلی از ندیدنی ها را شنید
قصه جدای ما ادما قصه دوری ماست از خودمون
دوری منو تو از لحظه عشق قصه سادگی گمشدمون
رفتی حالا به کی بگم خیلی دلم تنگه برات
میخوام یه بار ببینمت سر بذارم رو شونه هات
دوست داشتم با گلای سرخ می اومدم به دیدنت
نه اینکه با رخت سیاه چشای سرخ ببینمت
گلو پرپر میکنم سر مزارت
تاابد بارونیه چشمای یارت
رفتی افسوس گل من تو در دل خاک
از تو یادگاریه چشمای نمناک
پاییزغریب و بی درد اونهمه برگ مگه کم بود؟
گل من رو چراچیدی؟گل من دنیای من بود
گلمو ازم گرفتی تک و تنها زیر بارون
حالا که نیستی کنارم میذارم سر به بیابون